کامبیز صبری در سال 1346 در کاشان بدنیا آمد. تحصیلات وی در زمینه کارشناسی مجسمه سازی، طراحی صنعتی و کارشناسی ارشد گرافیک میباشد. او در دانشکده های هنری ایران از جمله دانشکده هنرهای زیبا دانشگاه تهران تدریس می کند. تاکنون نمایشگاههای گروهی و انفرادی متعددی در گالریها و موزه های مدرن داخل و خارج از کشور داشته است.
همچنین جوایز متعددی از جمله سومین بینال و دومین سمپوزیوم مجسمه سازی ایران و جایزه بین المللی اسکای واردز در سال 2011 را کسب نموده است. آثار وی برگزیده و تحسین شده در بینال ششم مجسمه سازی ایران، بینال مجسمه سازی 2007 تویومورا ژاپن و بینال 2012 بنگلادش و بینال 2013 فلورانس می باشند. همچنین در سال 2005 میلادی به عنوان هماهنگ کننده پاویون ایران در بینال ونیز و به عنوان هنرمند در آرت فیر دوبی در سال 2011 و 2016، آرت پاریس در سال 2011 ، 2012 و آرت لندن 2013 و بینال معماری ونیز در سال 2016 حضور داشته است. وی در بسیاری از رویدادهای هنری کشور نظیر بینالها و سمپوزیوم های مجسمه سازی افتخار همکاری به عنوان داور و سیاستگزار را نیز داشته است. در سال 2015 اثری از وی به همراه آثاری از یائویی کوساما و هیروشی سنجو در محوطه موزه هنر و فرهنگ آسیا در کشور تایوان نصب گردیدند.
عنوان اثر: جایی برای ایستادن (A Place For Standing)
کارهای جدید صبری ساختارهایی خشک و صنعتی است که با معماری به تلفیقی غیر معمول رسیده است و با گرایش مفهومی جدید که از حال و هوای معماری ایرانی حاصل شده است، هنرمند تلاش دارد به بازنمایی حافظه بناهایی نمادین از دوره های تاریخی ایران برسد.
وی در جستجوی روایتهایی است که از سویی ریشه در تاریخ و سنتهای دوران گذشته دارد و از جهت دیگر بیانگر نوستالژی ملت ایران است که بعد از تحمل فشارها و محدودیتها و حصرهای فرهنگی اقتصادی جامعه لیبرال دهههای اخیر مجبور به ترک بستر زاینده فرهنگی خود شده است و بی آنکه نسبییتهای زیست محیطی و روابط شهری واقعی خود را حفظ کرده باشد و بدون تجربه عمیق و زیسته مدرنیسم وارد جامعه پست مدرن گشته است و در این شرایط به حفظ آنچه که در سناریو نوشته شده جهانی بدان التفات شده، میپردازد. او در این آثار به دنبال چیزهاییست که دهها سال است که از بین رفته است، هیاهوی زندگی که در این بناهای تاریخی در جریان بوده است، زنها و مردها وبچهها، تولدها و مرگها. هنرمند در ترکیب این عناصر به دنبال یافتن نقاط عطفی در هنر گذشته و معماری سنتی ایرانی است که بتواند آنرا بدل به محور دو سویه دیروز ـ امروز کند و با ارزشگذاری این محور به یافتن سنتزی شایسته برای زمانه اش، یعنی هنر معاصر بپردازد.
برگرفته از: نستالژی در عصر رسانهها (محمد باقر ضیایی – منتقد مجله هنر فردا)
اثر به نمایش درامده در پترنیتکچر 2: